امروز در این مقاله آموزش ارز دیجیتال ما به مقایسه سرمایه گذار فعال (Active) و غیر فعال (Passive) میپردازیم. با تیم فیبوتک همراه باشید.
هر زمان که بحثی در مورد سرمایهگذاری فعال یا غیرفعال مطرح میشود، میتواند به سرعت به یک بحث داغ تبدیل شود، زیرا سرمایهگذاران و مدیران ثروت به شدت از یک استراتژی بر استراتژی دیگر ترجیح میدهند. در حالی که سرمایه گذاری غیرفعال در بین سرمایه گذاران محبوبیت بیشتری دارد، استدلال هایی نیز برای مزایای سرمایه گذاری فعال وجود دارد.
سرمایه گذاری فعال (Active)
سرمایهگذاری فعال، همانطور که از نامش پیداست، سرمایه گذاری فعال (Active) رویکردی عملی دارد و مستلزم آن است که شخصی در نقش مدیر پورتفولیو عمل کند. هدف از مدیریت فعال پول، شکست دادن میانگین بازدهی بازار سهام و استفاده کامل از نوسانات کوتاه مدت قیمت است.
این شامل تجزیه و تحلیل بسیار عمیق تر و تخصص برای دانستن اینکه چه زمانی باید به یک سهام، اوراق قرضه یا هر دارایی خاص تبدیل یا خارج شد. یک مدیر پورتفولیو معمولاً بر تیمی از تحلیلگران نظارت میکند که به عوامل کمی و کیفی نگاه میکنند، سپس به توپ های بلورین خود خیره میشوند تا تعیین کنند که این قیمت کجا و چه زمانی تغییر میکند.
سرمایه گذاری فعال مستلزم این است که هر کسی سبد را مدیریت میکند دقیقاً زمان مناسب برای خرید یا فروش را میداند. مدیریت سرمایهگذاری فعال و موفق مستلزم درست بودن بیشتر از اشتباه است.
سرمایه گذاری غیر فعال (Passive)
اگر شما یک سرمایه گذار غیر فعال (Passvie) هستید، برای مدت طولانی سرمایه گذاری میکنید. سرمایه گذاران غیر فعال میزان خرید و فروش را در پرتفوی خود محدود میکنند و این روشی بسیار مقرون به صرفه برای سرمایه گذاری است. استراتژی نیاز به ذهنیت خرید و نگه داشتن دارد. این به معنای مقاومت در برابر وسوسه واکنش یا پیشبینی هر حرکت بعدی بازار سهام است.
نمونه بارز رویکرد غیر فعال، خرید صندوق شاخصی است که از یکی از شاخص های اصلی مانند S&P 500 یا میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) پیروی میکند. هر زمان که این شاخصها اجزای تشکیلدهنده خود را تغییر دهند، صندوقهای شاخصی که از آنها پیروی میکنند بهطور خودکار داراییهای خود را با فروش سهامی که در حال خروج است و خرید سهامی که بخشی از شاخص میشود، تغییر میدهند.
به همین دلیل است که وقتی یک شرکت به اندازهای بزرگ میشود که در یکی از شاخصهای اصلی گنجانده شود، بسیار مهم است: این تضمین میکند که سهام در هزاران صندوق اصلی به یک هسته اصلی تبدیل میشود.
هنگامی که شما صاحب قطعات کوچکی از هزاران سهام هستید، با مشارکت در مسیر صعودی سود شرکت در طول زمان از طریق کل بازار سهام، بازده خود را به دست می آورید. سرمایه گذاران منفعل موفق چشم خود را به جایزه نگاه میکنند و شکست های کوتاه مدت – حتی رکودهای شدید – را نادیده میگیرند.
تفاوت های کلیدی
در برنامه استراتژی های سرمایه گذاری و مدیریت پورتفولیو، دانشکده وارتون در مورد نقاط قوت و ضعف سرمایه گذاری غیرفعال و فعال آموزش میدهد.
مزایای سرمایه گذاری غیرفعال (Passive)
برخی از مزایای کلیدی سرمایه گذاری غیرفعال عبارتند از:
کارمزدهای بسیار کم: هیچ کس سهام را انتخاب نمیکند، بنابراین نظارت هزینه بسیار کمتری دارد. صندوق های غیرفعال به سادگی از شاخصی که به عنوان معیار خود استفاده می کنند پیروی میکنند.
شفافیت: همیشه مشخص است که کدام دارایی ها در صندوق شاخص هستند.
کارایی مالیاتی: استراتژی خرید و نگهداری آنها معمولاً منجر به مالیات بر عایدی سرمایه کلان برای سال نمیشود.
معایب سرمایه گذاری غیرفعال (Passvie)
طرفداران سرمایه گذاری فعال میگویند که استراتژی های غیرفعال دارای این نقاط ضعف هستند:
خیلی محدود: صندوق های غیرفعال به یک شاخص خاص یا مجموعه ای از سرمایه گذاری های از پیش تعیین شده با واریانس اندک یا بدون واریسی محدود میشوند. بنابراین، سرمایه گذاران بدون توجه به آنچه در بازار اتفاق می افتد، در آن دارایی ها حبس می شوند.
بازدهی اندک: طبق تعریف، صندوقهای غیرفعال تقریباً هرگز بازار را شکست نمیدهند، حتی در مواقع آشفتگی، زیرا داراییهای اصلی آنها برای ردیابی بازار قفل شده است. گاهی اوقات، یک صندوق غیرفعال ممکن است کمی بازار را شکست دهد، اما هرگز بازدهی بزرگی را که مدیران فعال میخواهند را ثبت نخواهد کرد، مگر اینکه خود بازار رونق بگیرد.
از سوی دیگر، مدیران فعال میتوانند پاداش های بزرگ تری به ارمغان بیاورند (به زیر مراجعه کنید)، اگرچه این پاداش ها با ریسک بیشتری نیز همراه هستند.
مزایای سرمایه گذاری فعال (Active)
به گفته وارتون، مزایای سرمایه گذاری فعال (Active):
انعطاف پذیری: مدیران فعال نیازی به دنبال کردن شاخص خاصی ندارند. آنها میتوانند سهام «الماس ناهموار» را که فکر میکنند پیدا کردهاند، بخرند.
پوشش ریسک: مدیران فعال همچنین میتوانند با استفاده از تکنیکهای مختلف مانند فروش کوتاه یا اختیار معامله، شرطهای خود را پوشش دهند، و زمانی که ریسکها بسیار بزرگ میشوند، میتوانند از سهام یا بخشهای خاص خارج شوند. مدیران منفعل، صرف نظر از عملکردشان، به سهامی که شاخصی که آنها را دنبال میکنند، گیر کرده اند.
مدیریت مالیات: حتی اگر این استراتژی میتواند باعث ایجاد مالیات بر عایدی سرمایه شود، مشاوران میتوانند استراتژیهای مدیریت مالیات را برای سرمایهگذاران فردی تنظیم کنند، مانند فروش سرمایهگذاریهایی که پول از دست میدهند تا مالیات برندگان بزرگ را جبران کنند.
معایب سرمایه گذاری فعال (Active)
اما استراتژی های فعال دارای این کاستی ها هستند:
بسیار گران: مؤسسه شرکت سرمایه گذاری میانگین نسبت هزینه را برای یک صندوق سهامی با مدیریت فعال 0.68٪ در مقایسه با تنها 0.06٪ برای متوسط صندوق سهام غیرفعال تعیین میکند.
کارمزدها بیشتر است زیرا همه آن خرید و فروش فعال باعث ایجاد هزینه های تراکنش میشود، ناگفته نماند که در حال پرداخت حقوق تیم تحلیلگرانی هستید که در مورد انتخاب سهام تحقیق میکنند. تمام این کارمزدها در طول دهه ها سرمایه گذاری میتواند بازده را از بین ببرد.
ریسک فعال: مدیران فعال آزادند هر سرمایهگذاری را که فکر میکنند بازده بالایی به همراه دارد، بخرند، که وقتی تحلیلگران درست میگویند عالی است اما وقتی اشتباه میکنند وحشتناک است.
ملاحظات خاص
مدیران فعال صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، چه در ایالات متحده و چه در خارج از کشور، بهطور مداوم شاخص معیار خود را ضعیف عمل میکنند، با مطالعات نشان میدهد که بین 86 تا 95 درصد از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک که به طور فعال مدیریت میشوند، به هدف خود برای برتری بر بازار بر مبنای پس از کسر مالیات در سراسر جهان عمل نکردهاند.
دهه 2000 به طور مشابه، تحقیقات S&P Global نشان داد که طی دوره 15 ساله منتهی به سال 2021، تنها حدود 4.5 درصد از پورتفولیوهای حرفه ای مدیریت شده در ایالات متحده توانستند به طور مداوم از معیارهای خود بهتر عمل کنند. پس از محاسبه مالیات و هزینه های معاملاتی، تعداد صندوق های موفق به کمتر از 2 درصد کاهش می یابد. چندین تحلیل دیگر یافته های مشابهی را گزارش میکنند.
مثال سرمایه گذاری فعال (Active) در مقابل غیرفعال (Passive)
بسیاری از مشاوران سرمایهگذاری بر این باورند که بهترین استراتژی ترکیبی از سبکهای فعال (Active) و غیرفعال (Passive) است که میتواند به به حداقل رساندن نوسانات شدید قیمت سهام در دورههای پرنوسان کمک کند. نیازی نیست که مدیریت منفعل در مقابل فعال انتخاب یا یا انتخابی برای مشاوران باشد. ترکیب این دو میتواند یک سبد را متنوعتر کند و در واقع به مدیریت ریسک کلی کمک کند.
مشتریانی که موقعیتهای نقدی بزرگی دارند ممکن است بخواهند فعالانه به دنبال فرصتهایی برای سرمایهگذاری در ETF باشند، درست پس از عقبنشینی بازار. برای بازنشستگانی که بیشتر به درآمد اهمیت میدهند، این سرمایه گذاران ممکن است به طور فعال سهام خاصی را برای رشد سود سهام انتخاب کنند و در عین حال ذهنیت خرید و نگهداری را حفظ کنند. سود سهام پرداخت های نقدی از سوی شرکت ها به سرمایه گذاران به عنوان پاداش برای مالکیت سهام است.
علاوه بر این، این فقط بازده نیست، بلکه بازده تعدیل شده بر اساس ریسک مهم است. بازده تعدیل شده بر اساس ریسک سود حاصل از سرمایه گذاری را در حالی که سطح ریسکی را که برای دستیابی به آن بازده متحمل شده است در نظر میگیرد، نشان میدهد. کنترل مقدار پولی که وقتی شرایط به سرعت در حال تغییر است به بخش های خاص یا حتی شرکت های خاص میرود، در واقع میتواند از مشتری محافظت کند.
برای اکثر مردم، زمان و مکانی برای سرمایه گذاری فعال و غیرفعال در طول عمر پس انداز برای نقاط عطف مهم مانند بازنشستگی وجود دارد. مشاوران بیشتری با استفاده از ترکیبی از این دو راهبرد پایان مییابند – با وجود غم و اندوه. دو طرف در مورد استراتژی های خود به یکدیگر میپردازند.
چه مقدار از بازار به صورت غیرفعال (Passive) سرمایه گذاری میشود؟
طبق تحقیقات صنعت، حدود 17 درصد از بازار سهام ایالات متحده به صورت غیرفعال سرمایه گذاری میشود و باید تا سال 2026 از معاملات فعال پیشی بگیرد. از نظر پول صندوق های مشترک، حدود 54 درصد از صندوق های سرمایه گذاری مشترک و دارایی های ETF ایالات متحده تا سال 2021 در استراتژی های شاخص غیرفعال قرار دارند. صندوقهای غیرفعال در سال 2018 از صندوقهای فعال پیشی گرفتند.
آیا همه ETF ها غیرفعال هستند؟
نه. در حالی که ETF ها فضایی را برای ردیاب شاخص های کم هزینه در نظر گرفته اند، بسیاری از ETF ها به طور فعال مدیریت می شوند و از استراتژی های مختلفی پیروی میکنند.
آیا این مقاله مفید بود؟
از ۱ تا ۵ چه امتیازی میدهید؟
میانگین امتیاز از رای
اولین نفر باشید که رای میدهد!