ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک چیست؟ چه تفاوتی با هم دارند؟

امروز در این مقاله آموزش ارز دیجیتال به مفهوم ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تفاوت آن میپردازیم. با تیم فیبوتک همراه باشید. ...
ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک چیست؟ چه تفاوتی با هم دارند؟ فیبوتک

امروز در این مقاله آموزش ارز دیجیتال به مفهوم ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تفاوت آن میپردازیم. با تیم فیبوتک همراه باشید.

 

ریسک سیستماتیک چیست؟

ریسک سیستماتیک به ریسک ذاتی کل بازار یا بخش بازار اشاره دارد. ریسک سیستماتیک که به عنوان «ریسک غیرقابل تنوع»، «نوسان‌پذیری» یا «ریسک بازار» نیز شناخته میشود، بر کل بازار و نه فقط یک سهام یا صنعت خاص تأثیر میگذارد.

درک ریسک سیستماتیک

ریسک سیستماتیک هم غیرقابل پیش بینی است و هم اجتناب کامل از آن غیرممکن است. این را نمیتوان از طریق تنوع، فقط از طریق پوشش ریسک یا با استفاده از استراتژی تخصیص صحیح دارایی کاهش داد. ریسک سیستماتیک زمینه ساز سایر ریسک های سرمایه گذاری مانند ریسک صنعت است. به عنوان مثال، اگر یک سرمایه‌گذار بر سهام امنیت سایبری تاکید زیادی داشته باشد، میتوان با سرمایه‌گذاری در طیفی از سهام در بخش‌های دیگر، مانند مراقبت‌های بهداشتی و زیرساخت، تنوع را ایجاد کرد. 

با این حال، ریسک سیستماتیک شامل تغییرات نرخ بهره، تورم، رکود و جنگ و سایر تغییرات عمده است. تغییرات در این حوزه ها میتواند کل بازار را تحت تاثیر قرار دهد و نمیتوان با تغییر موقعیت ها در یک سبد سهام عمومی، آن را کاهش داد. برای کمک به مدیریت ریسک سیستماتیک، سرمایه‌گذاران باید اطمینان حاصل کنند که پرتفوی آنها شامل انواع دارایی‌ها، مانند درآمد ثابت، پول نقد، و مستغلات است که هر یک در صورت تغییر سیستمیک عمده، واکنش متفاوتی نشان میدهند. 

به عنوان مثال، افزایش نرخ بهره، برخی از اوراق قرضه جدید را با ارزش تر میکند، در حالی که باعث میشود برخی از سهام شرکت ها قیمت خود را کاهش دهند. در صورت افزایش نرخ بهره، اطمینان از اینکه پرتفوی دارای اوراق بهادار درآمدزای فراوانی است، از دست دادن ارزش برخی از سهام را کاهش میدهد.

ریسک سیستماتیک در مقابل غیر سیستماتیک

نقطه مقابل ریسک سیستماتیک، یک ریسک غیرسیستماتیک است که گروه بسیار خاصی از اوراق بهادار یا اوراق بهادار فردی را تحت تاثیر قرار میدهد. ریسک غیر سیستماتیک را میتوان از طریق تنوع کاهش داد. در حالی که ریسک سیستماتیک را میتوان به عنوان احتمال زیان مرتبط با کل بازار یا بخشی از آن در نظر گرفت، ریسک غیرسیستماتیک به احتمال زیان در یک صنعت یا اوراق بهادار خاص اشاره دارد.

اگر میخواهید بدانید که یک اوراق بهادار، صندوق یا پورتفولیوی خاص چقدر ریسک سیستماتیک دارد، میتوانید به بتای آن نگاه کنید، که میزان نوسان آن سرمایه‌گذاری را در مقایسه با کل بازار اندازه‌گیری میکند. بتای بیشتر از یک به این معنی است که سرمایه گذاری دارای ریسک سیستماتیک بیشتری (یعنی نوسانات بیشتر) نسبت به بازار است، در حالی که کمتر از یک به معنای ریسک سیستماتیک کمتر (یعنی نوسانات کمتر) نسبت به بازار است. بتای برابر با یک به این معنی است که سرمایه گذاری دارای ریسک سیستماتیک مشابه بازار است.

ریسک غیر سیستماتیک چیست؟

نقطه مقابل ریسک سیستماتیک، ریسک غیرسیستماتیک است که گروه بسیار خاصی از اوراق بهادار یا اوراق بهادار فردی را تحت تاثیر قرار میدهد. ریسک غیر سیستماتیک را میتوان از طریق تنوع کاهش داد. در حالی که ریسک سیستماتیک را میتوان به عنوان احتمال زیان مرتبط با کل بازار یا بخشی از آن در نظر گرفت، ریسک غیرسیستماتیک به احتمال زیان در یک صنعت یا اوراق بهادار خاص اشاره دارد.

چگونه یک سرمایه گذار می تواند ریسک سیستماتیک را مدیریت کند؟

در حالی که ریسک سیستماتیک هم غیرقابل پیش‌بینی است و هم اجتناب کامل از آن غیرممکن است، سرمایه‌گذاران میتوانند با اطمینان از اینکه پرتفوی‌هایشان شامل انواع دارایی‌ها، مانند درآمد ثابت، پول نقد و مستغلات است، آن را مدیریت کنند، که هر یک به طور متفاوتی نسبت به رویدادی که تأثیر میگذارد، واکنش نشان میدهد. 

بازار کلی به عنوان مثال، افزایش نرخ بهره، برخی از اوراق قرضه جدید را با ارزش تر میکند، در حالی که باعث کاهش ارزش برخی از سهام شرکت ها میشود. بنابراین، اطمینان از اینکه یک سبد دارای اوراق بهادار درآمدزای فراوانی است، از دست دادن ارزش در برخی از سهام کاسته خواهد شد.

ریسک سیستماتیک فیبوتک

ریسک سیستماتیک در مقابل ریسک سیستمیک: یک مرور کلی

ریسک سیستمیک رویدادی را توصیف میکند که میتواند باعث سقوط بزرگ در یک صنعت خاص یا اقتصاد گسترده‌تر شود. ریسک سیستماتیک، ریسک بازار فراگیر، گسترده و دائمی است که منعکس کننده عوامل نگران کننده مختلفی است. ریسک سیستمیک اغلب یک شوک کامل و برون زا برای سیستم است، مانند این تهدید که یکی از بانک‌های بزرگی که در طول بحران مالی سال 2008 سقوط کرد، میتواند باعث یک انفجار عظیم در بازار شود.

ریسک سیستماتیک یک ریسک کلی، روزانه و مداومی است که میتواند توسط ترکیبی از عوامل از جمله اقتصاد، نرخ بهره، مسائل ژئوپلیتیکی، سلامت شرکت و سایر عوامل ایجاد شود.

ریسک سیستمیک

ریسک سیستمیک نشان دهنده ریسک مرتبط با شکست کامل یک کسب و کار، یک بخش، یک صنعت، یک موسسه مالی یا کل اقتصاد است. همچنین میتواند برای توصیف مشکلات کوچک و خاص، مانند نقص‌های امنیتی حساب بانکی یا اطلاعات کاربر وب‌سایت، استفاده شود. مسائل بزرگتر و گسترده تر شامل یک بحران اقتصادی گسترده است که ناشی از فروپاشی سیستم مالی است.

کلمه سیستمیک به خودی خود عمدتاً برای توصیف یک موضوع خاص مرتبط با سلامتی که کل بدن فرد را تحت تأثیر قرار میدهد استفاده میشود. سپس این توصیف برای توضیح روشی که مسائل مالی کوچکتر میتواند به طور خطرناکی بر اقتصاد یا سیستم مالی تأثیر بگذارد، قرض گرفته شده است.

ریسک سیستماتیک

در حالی که ریسک سیستمیک کمی بی شکل است، ریسک سیستماتیک معنای رایج تری دارد. این اصطلاح اغلب به جای “ریسک بازار” استفاده میشود و به معنای خطری است که در کل بازار وجود دارد و با تنوع بخشیدن به سبد سهام یا دارایی های شما قابل حل نیست. ریسک گسترده بازار میتواند ناشی از رکود، دوره‌های ضعف اقتصادی، جنگ‌ها، افزایش یا رکود نرخ‌های بهره، نوسانات ارزها یا قیمت کالاها، از جمله دیگر مسائل مهم باشد. 

در حالی که ریسک سیستماتیک را نمیتوان با استراتژی تخصیص دارایی های متفاوت حذف کرد، اما می توان آن را مدیریت کرد. ریسک بازاری که شرکت یا صنعت خاص است و قابل رفع است، ریسک غیرسیستماتیک یا خاص نامیده میشود. با ریسک سیستماتیک، تنوع کمکی نخواهد کرد. این به این دلیل است که خطرات بسیار گسترده تر از یک بخش یا شرکت است. 

کلمه سیستماتیک به معنای یک رویکرد برنامه ریزی شده و گام به گام به یک مشکل یا موضوع است. سرمایه‌گذارانی که امیدوارند ریسک‌های ریسک سیستماتیک را کاهش دهند، میتوانند مطمئن شوند که پرتفوی آن‌ها شامل انواع دارایی‌ها – مانند سهام، درآمد ثابت، وجه نقد و املاک و مستغلات است – زیرا هر یک از اینها به یک تغییر سیستمی عمده واکنش متفاوتی نشان میدهند.

مثال ریسک سیستماتیک در مقابل ریسک سیستماتیک

سقوط شرکت Lehman Brothers Holdings Inc در سال 2008 نمونه ای از ریسک سیستمیک است. پس از اعلام ورشکستگی شرکت خدمات مالی جهانی، امواج شوک در کل سیستم مالی و اقتصاد احساس شد. از آنجایی که Lehman Brothers یک شرکت بزرگ بود و عمیقاً در اقتصاد ریشه دوانده بود، سقوط آن به یک اثر دومینویی منجر شد که خطر بزرگی برای سیستم مالی جهانی ایجاد کرد.

رکود بزرگ اواخر دهه 2000 نمونه ای از ریسک سیستماتیک است. هر کسی که در سال 2008 در بازار سرمایه گذاری کرد، ارزش سرمایه گذاری های خود را به شدت از این رویداد اقتصادی تغییر داد. این رکود به طرق مختلف بر طبقات دارایی تأثیر گذاشت: اوراق بهادار پرخطر در مقادیر زیادی فروخته شد، در حالی که دارایی های ساده تر، مانند اوراق بهادار خزانه داری ایالات متحده، ارزش آنها را افزایش داد.

سرمایه گذاری با ریسک پایین در مقابل سرمایه گذاری با ریسک بالا: یک مرور کلی

ریسک برای سرمایه گذاری کاملاً اساسی است. هیچ بحثی در مورد بازده یا عملکرد بدون حداقل اشاره به ریسک موجود معنادار نیست. اما مشکل سرمایه گذاران جدید این است که بفهمند ریسک واقعاً کجاست و چه تفاوت هایی بین ریسک کم و ریسک بالا وجود دارد. با توجه به اینکه ریسک اساسی برای سرمایه گذاری ها چقدر است، بسیاری از سرمایه گذاران جدید تصور میکنند که این یک ایده کاملاً تعریف شده و قابل اندازه گیری است. متاسفانه اینطور نیست. اگرچه ممکن است عجیب به نظر برسد، هنوز هیچ توافق واقعی در مورد معنای “ریسک” یا نحوه اندازه گیری آن وجود ندارد.

دانشگاهیان اغلب سعی کرده‌اند از نوسانات به‌عنوان نماینده‌ای برای ریسک استفاده کنند. تا حدی، این کاملا منطقی است. نوسانات اندازه گیری این است که یک عدد معین چقدر میتواند در طول زمان تغییر کند. هرچه دامنه احتمالات گسترده تر باشد، احتمال بد بودن برخی از آن احتمالات بیشتر میشود. بهتر از آن، اندازه گیری نوسانات نسبتاً آسان است.

متأسفانه، نوسانات به عنوان معیاری برای ریسک ناقص است. اگرچه این درست است که سهام یا اوراق قرضه با نوسان بیشتر، مالک را در معرض طیف وسیع تری از نتایج احتمالی قرار میدهد، لزوماً بر احتمال آن نتایج تأثیر نمیگذارد. از بسیاری جهات، نوسانات بیشتر شبیه تلاطمی است که یک مسافر در هواپیما تجربه میکند – شاید ناخوشایند باشد، اما واقعاً ارتباط زیادی با احتمال سقوط ندارد.

اگر سرمایه‌گذار دارایی را با انتظار 10 درصد بازدهی بخرد، احتمال اینکه بازده کمتر از 10 درصد باشد، ریسک آن سرمایه‌گذاری است. معنای این نیز این است که عملکرد ضعیف نسبت به یک شاخص لزوماً ریسک نیست. اگر سرمایه‌گذار دارایی را با این انتظار بخرد که 7 درصد بازده داشته باشد و 8 درصد بازده داشته باشد، این واقعیت که S&P 500 10 درصد بازده داشته باشد، تا حد زیادی بی‌ربط است.

سرمایه گذاری با ریسک بالا

سرمایه‌گذاری پرریسک سرمایه‌ای است که درصد زیادی از دست دادن سرمایه یا عملکرد ناکافی برای آن وجود دارد یا احتمال ضرر نسبتاً زیادی برای آن وجود دارد. اولین مورد شهودی است، اگر ذهنی باشد: اگر به شما گفته شود که احتمال 50/50 وجود دارد که سرمایه شما بازده مورد انتظار شما را به دست آورد، ممکن است آن را کاملاً خطرناک بدانید. اگر به شما گفته شود که 95 درصد احتمال دارد که سرمایه گذاری بازده مورد انتظار شما را به دست نیاورد، تقریباً همه قبول خواهند کرد که این ریسک است.

با این حال، نیمه دوم همان چیزی است که بسیاری از سرمایه گذاران از در نظر گرفتن آن غافل هستند. برای نشان دادن آن، به عنوان مثال تصادفات اتومبیل و هواپیما را در نظر بگیرید. تجزیه و تحلیل شورای ملی ایمنی در سال 2019 به ما گفت که احتمال مرگ یک فرد در طول عمر به هر علت غیرعمدی به یک در 25 افزایش یافته است – از شانس یک در 30 در سال 2004.

با این حال، احتمال مرگ در تصادف اتومبیل تنها یک در 107 است، در حالی که احتمال مرگ پس از برخورد صاعقه بسیار ناچیز است: یک در 138849. معنای این امر برای سرمایه گذاران این است که آنها باید هم احتمال و هم میزان نتایج بد را در نظر بگیرند.

سرمایه گذاری کم ریسک

طبیعتاً، با سرمایه گذاری با ریسک پایین، خطر کمتری وجود دارد – چه از نظر میزان سرمایه گذاری یا اهمیت سرمایه گذاری برای پرتفوی. همچنین سود کمتری وجود دارد – چه از نظر بازده بالقوه و چه از نظر سود بالقوه بیشتر. سرمایه گذاری کم ریسک نه تنها به معنای محافظت در برابر احتمال هر گونه ضرر است، بلکه به معنای اطمینان از این است که هیچ یک از زیان های احتمالی ویرانگر نخواهد بود.

اگر سرمایه‌گذاران این مفهوم را بپذیرند که ریسک سرمایه‌گذاری با از دست دادن سرمایه و/یا عملکرد پایین نسبت به انتظارات تعریف میشود، تعریف سرمایه‌گذاری‌های کم‌ریسک و پر ریسک را به‌طور قابل‌توجهی آسان‌تر میکند.

مثال

اجازه دهید چند مثال را در نظر بگیریم تا تفاوت بین سرمایه گذاری های پرریسک و کم ریسک را بیشتر نشان دهیم. سهام بیوتکنولوژی بسیار خطرناک است. اکثریت قریب به اتفاق درمان های آزمایشی جدید با شکست مواجه خواهند شد، و جای تعجب نیست که اکثر سهام بیوتکنولوژی نیز در نهایت شکست خواهند خورد. بنابراین، هم درصد بالایی از عملکرد ضعیف (بیشتر شکست خواهند خورد) و هم مقدار زیادی از عملکرد ضعیف بالقوه وجود دارد.

در مقایسه، اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده، مشخصات ریسک بسیار متفاوتی را ارائه میدهد. تقریباً هیچ شانسی وجود ندارد که سرمایه گذار دارای اوراق قرضه خزانه داری نتواند سود و اصل پرداخت های اعلام شده را دریافت کند. حتی اگر تأخیر در پرداخت وجود داشته باشد (بسیار نادر در تاریخ ایالات متحده)، سرمایه گذاران احتمالاً بخش بزرگی از سرمایه گذاری را جبران میکنند.

آیا این مقاله مفید بود؟

از ۱ تا ۵ چه امتیازی می‌دهید؟

میانگین امتیاز از رای

اولین نفر باشید که رای میدهد!

آیا این مقاله مفید بود؟

از ۱ تا ۵ چه امتیازی می‌دهید؟

میانگین امتیاز از رای

اولین نفر باشید که رای میدهد!

شاید دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

آموزش های فیبوتک
مشاوره سرمایه گذاری فیبوتک
دوره مقدماتی ارز دیجیتال
دوره آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی
آموزش الگوهای معاملاتی
جدیدترین نوشته‌ها
زمان مطالعه: 1 دقیقه