Technical Analysis/Trend Analysis (TA) چیست؟

تحلیل تکنیکال مطالعه رفتار بازار با استفاده از نمودارهای قیمت برای تخمین جهت قیمت در آینده است. این مفهوم که تمام عناصری که بر قیمت بازار تأثیر می‌گذارند – دانش بنیادی، رویدادهای سیاسی، فجایع طبیعی، و ملاحظات روان‌شناختی – به سرعت در فعالیت‌های بازار تخفیف داده می‌شوند، سنگ بنای فلسفه فنی است. به بیان دیگر، تأثیر این رویدادهای خارجی بلافاصله در حرکت قیمت، چه به سمت بالا و چه نزولی، ظاهر می شود.

 

آیا تحلیل تکنیکال یک استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت خوب است؟

پاسخ سوال خیر است. قطعا نه. تحلیلگران تکنیکال به این دلیل که در معاملات خود کاملاً فعال هستند و موقعیت های خود را برای دوره های کوتاه مدت حفظ می کنند تا از نوسانات بازار چه بالا و چه پایین سود ببرند، مشهور هستند. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است بسته به پیش‌بینی داده‌ها از حرکت قیمت، کوین را طولانی یا کوتاه کند.
اگر یک کوین مطابق انتظار عمل نکند، یک تحلیلگر به سرعت تصمیم می گیرد تا موقعیت خود را ترک کند و از دستورات توقف ضرر برای محدود کردن ضرر استفاده کند. در حالی که یک سرمایه گذار ارزشی باید صبور باشد و منتظر باشد تا بازار کاهش ارزش خود را نسبت به یک کوین تصحیح کند، یک تحلیلگر تکنیکال باید سطح بالایی از چابکی معاملاتی داشته باشد و بتواند به سرعت وارد موقعیت ها و خروجی ها شود.

حمایت و مقاومت

حمایت و مقاومت دو مورد از اساسی ترین ایده ها در تحلیل تکنیکال هستند. اینها سطوحی هستند که در آن تحلیلگران پیش بینی می کنند که یک کوین پس از کاهش (حمایت) یا کاهش پس از افزایش (مقاومت) شروع به صعود کند. این سطوح بحرانی برای شروع معاملات استفاده می شود زیرا جهتی را که یک کوین در آن جهش می کند را نشان می دهد. اگر معتقدند به یک سطح حمایت رسیده است، طولانی می شوند و اگر معتقدند به سطح مقاومت رسیده است، کوتاه می آیند.
مفروضات اساسی در تحلیل تکنیکال
سه فرض زیر بر نظریه تحلیل تکنیکال تکیه می کنند:

همه چیز در بازار تخفیف داده می شود: تحلیلگران احساس می کنند که قیمت کوین در حال حاضر منعکس کننده تأثیر همه متغیرها، از عوامل بنیادی گرفته تا روانشناسی بازار گسترده تر است.
حرکت قیمت در روندها: تحلیلگران تکنیکال معتقدند که قیمت ها حتی در حرکات غیریکنواخت بازار، بدون توجه به بازه زمانی مورد نظر، الگوهایی را نشان خواهند داد.
تاریخ تمایل به تکرار دارد: کارشناسان تکنیکال معتقدند که تاریخ همیشه تکرار می شود. این به دلیل روانشناسی بازار معمولاً قابل پیش بینی است که تأثیر ثابتی بر قیمت گذاری دارد.
تحلیل بنیادی در مقابل تحلیل تکنیکال
هر دو تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال برای تحلیل و پیش‌بینی الگوهای قیمت دارایی‌های آتی استفاده می‌شوند. با این حال، آنها قیمت دارایی ها را با استفاده از داده های مختلف تجزیه و تحلیل می کنند. تحلیل بنیادی تلاش می کند تا ارزش ذاتی یک دارایی را با ارزیابی صنعت، تجارت و محیط کلی آن تعیین کند. در تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم دارایی در نظر گرفته می شود. تمامی عناصر شناخته شده ارزیابی شده در تحلیل فاندامنتال به گفته کارشناسان فنی در قیمت گنجانده شده است و بررسی بیشتر آنها فایده ای ندارد. علاوه بر این، تحلیلگران تکنیکال تلاشی برای محاسبه ارزش بلندمدت نمی کنند. آنها از نمودارها برای جستجوی الگوها و روندهایی استفاده می کنند که نشان می دهد قیمت یک دارایی در آینده نزدیک چگونه حرکت می کند.

محدودیت های تحلیل تکنیکال

منتقدان تحلیل تکنیکال ادعا می کنند که از آنجایی که تاریخ همیشه تکرار نمی شود، فرضی که با استفاده از تحلیل تکنیکال ایجاد می شود نادرست است. ایراد دیگر این است که تحلیل تکنیکال فقط در موقعیت‌های خاص کار می‌کند و این به این دلیل است که حاوی یک پیش‌گویی خودشکوفایی است. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل تکنیکال محدود به مطالعه الگوهای بازار است و فاقد ظرفیت برای کندوکاو عمیق در یک ابزار یا بخش برای درک عملکرد درونی آن است.

زمانی که بازار شروع به حرکت در جهت معین کرده است، تحلیل تکنیکال مفیدترین و آموزنده ترین است، نه پیش بینی حرکت، که نیاز به مطالعه پیشینه اساسی دارد.

 

بازگشت به واژه نامه

دیدگاهتان را بنویسید